محمدساممحمدسام، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

قصه های پسر،غصه های پدر

دفتر اول-فصل چهارم:روز دهم

1390/2/23 11:00
نویسنده : پدر
526 بازدید
اشتراک گذاری

محمدم،امروز بيستم ارديبهشت است ومصادف با روز دهم تولدت.صبحگاه از خانه خارج ميشوم و به طلب روزي حلالتر به محل کار ميروم.امروز مادر و مادر بزرگ تو را براي اولين تطهير به حمام ميبرند.از محل کار بازميگردم و تورا پاکتر از هر روز مي بينم .به خواب نازي فرو رفته اي ،در آغوشت ميگيرم ،و آرام مي بوسمت .اين روزها بيشتر اوقات روز را مي خوابي و شبها بيدار مي ماني و من و مادر هم تا صبح بيداريم...

نور ديده پدر،چه نيکو گفته اند که فرزند امانتي بزرگ و احسان پروردگار است که به بنده بخشيده شده،اما من تورا سفيري از جانب خدا يافتم که هر لحظه بر من تذکر ميدهد ومرا لبريز از يادش ميدارد.با آمدنت خواب شبانگاهيم کم شده و سفير حق هر لحظه اين آيه را بر من گوشزد ميکند:يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ "قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ...اى جامه به خويشتن فرو پيچيده "به پا خيز شب را مگر اندكى ..

و چه نيکو حضرت مولانا  مي فرمايد:

خواند مزمل نبی را زین سبب

که برون آ از گلیم ای بوالهرب

سر مکش اندر گلیم و رو مپوش

که جهان جسمیست سرگردان تو هوش

هین مشو پنهان ز ننگ مدعی

که تو داری شمع وحی شعشعی

هین قم اللیل که شمعی ای همام

شمع اندر شب بود اندر قیام

بی‌فروغت روز روشن هم شبست

بی‌پناهت شیر اسیر ارنبست

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان غزل
23 اردیبهشت 90 10:48
سلام

قدم نو رسیده مبارک.
خدا حفظش کنه برای مامانوباباش.



ممنون از لطف شما
خداوند نيز به شما زيباترين فرزندان را عنايت کند

رخساره
23 اردیبهشت 90 12:56
همیشه درپی بهترینها باشید . به ما سر بزنید .....
مامان ممحیا
24 اردیبهشت 90 11:11
خیلی وبلاگ جالبی ساختین. من وقت خوندن وبلاگها رو ندارم اما اونقدر نوشته های شما منو تحت تاثیر قرار داد که کلی اشک ریختم. انشاله خدا در تربیت فرزندان صالح به هممون کمک کنه.آمین


سلام
ممنون از اينکه مطالب وبلاگ منو خونديد.بخواست خدا فرزندان نسل ما ايران را ايران خواهند نمود...

مینا
24 اردیبهشت 90 11:53
سلام
ممنون از لطف شما
خداوند هم فرزندان صالح به شما عطا کند....